سواد مالی

چرا به اهداف مالی خود نمی رسیم؟ (راهنمای به باد ندادن عمر)

می خواستم امسال ماشین را عوض کنم و نشد.

می خواستم بالاخره خانه بخرم، اما نشد.

معمولا هر سال، دم دمای عید، قلم و کاغذ برمی داریم و اهدافی برای سال بعد در نظر می گیریم. اما معمولا وقتی در انتهای سال وضعیت را مجددا ارزیابی می کنیم، نتایج باعث خوشحالی نمی شود. چرا چنین است؟ چرا به اهداف مالی خود نمی رسیم؟

1: عامل آرزو:

تفاوت آرزو و هدف را نمی دانیم

آرزو داشتن نیازی به برنامه ندارد. اما هدف با برنامه گره خورده است.

برای داشتن برنامه، باید از خودمان بپرسیم چطور/چگونه، و آنقدر این سوال را ادامه دهیم که به تعیین گام های روزانه منجر شود.

مثلا: می خواهم خانه بخرم.

چطور؟ باید یک میلیارد تامین مالی کنم.

چگونه؟ 800 میلیون سرمایه دارم، 200 میلیون هم وام

چطور؟ برای 200 میلیون وام باید 100 میلیون را شش ماه سپرده کنم

و …

2: عامل وضوح

برای رسیدن به اهداف مالی، اهداف باید و باید واضح باشند. به طوریکه بتوان به سادگی آنها را تبدیل به یک تصویر ذهنی شفاف و انرژی بخش کرد. هدفی که واضح نباشد، حرکت ایجاد نمی کند.

مثلا: من می خواهم یک خانه 60 متری یک خوابه در محله آزادی بخرم.

3: عامل قابلیت اندازه گیری

من می خواهم خوش اخلاق تر شوم. ولی هرگز نخواهم شد. چرا؟ چون این هدفی قابل اندازه گیری نیست. اهداف باید قابلیت اندازه گیری داشته باشند. مثلا در حال حاضر من هر روز 10 دروغ می گویم، هدف من این است که سال بعد هر روز 5 دروغ بگویم.

مثلا: در مثال خرید خانه، عبارت 60 متری برای هدف ما قابلیت اندازه گیری ایجاد می کند.

4: عامل قابلیت دسترسی

هدف باید با توجه به قابلیت های ما تعیین شود. اگر شغل فعلی من درآمد سالانه 400 میلیون دارد، هدف خانه 4 میلیاردی در یک سال با فرض نداشتن پس انداز، قابل دسترسی نیست و ما را در دام کلاه برداران وعده دهنده ثروت سریع می اندازد یا باعث می شود به دلیل فاصله زیاد تا هدف، نا امیدی به سراغ ما بیاید.

مثلا: در مثال خانه 60 متری، هدف گذاری را روی خانه ای 230 متری با نمای ابدی قرار نداده ایم.

5: عامل دل ما

هدف باید با ارزش های ما هم جهت باشد. یعنی یک آرزوی درونی را نمایندگی کند. در غیر این صورت هدف نمی تواند ما را به حرکت درآورد.

مثلا: اگر من علاقه ای به شهر محل سکونت خود نداریم، خریدن خانه در این شهر با دل من همخوانی ندارد.

6: قابلیت محدودیت زمانی

می دانیم که کارها به اندازه زمانی که برای انجام آن اختصاص داده ایم، کش می آیند. پس باید زمانی برای رسیدن به هدف در نظر بگیریم.

مثلا: من می خواهم تا آخر سال 1402 یک خانه 60 متری در محله آزادی بخرم.

7: عامل ایران

در هدف گذاری خود، باید بدانیم که یکی از موانع اصلی مقابل ما، اقتصاد ایران است. روابط جهانی، نرخ بهره واقعی، قوانین و مقررات و … همه معمولا در جهتی تنظیم می شوند که ما را از اهدافمان دور کنند.

راه حل: سناریوهای حداقلی و حداکثر در نظر بگیرید و سعی کنید از رفتار سیکلی بازارها در ایران سر در بیاورید!

مثلا: من می خواهم تا سال 1402 یک خانه 50 تا 60 متری در محله آزادی بخرم.

8: عامل من

حالا برویم به سراغ اصلی ترین مانع، یعنی خود شما! به عبارت دیگر، عادت هایی دیرپا و سخت که تغییر دادن آن ها، در ظاهر ساده و در عمل بسیار دشوار است. ما با انگیزه و شانس به اهداف خود نمی رسیم، نیاز به ساخت عادت هایی کوچک داریم که با تکرار روزانه آن ها، به ترکیب برسیم و رشد کنیم.

مثلا: برای خرید خانه باید مخارج خود را کنترل کنم و دیگر ماهی سه میلیون تومان لباس نخرم.

این مقاله را می توانید به صورت مصور در اینستاگرام تومان مطالعه کنید: https://www.instagram.com/p/CbSpv2BomWM/

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *