میلیادرها چطور ساخته می شوند؟
در مقاله “نطفه ابر میلیاردرها” دیدیم که تغییر دوران، چه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی یا فناوری منشا شکل گیری ابر میلیاردرهاست. اما در ایران چطور؟ چه چیزی در ایرانیان فوق ثروتمند مشترک است؟ اینجا میلیاردرها چطور ساخته می شوند؟ بیایید قدم در مسیر تاریک ثروت در ایران بگذاریم.
آیا تولید کننده و کار آفرینند؟
بله در ایران می شود با تولید و سازندگی ثروتمند شد. درست همانطور که می شود با راه رفتن روی دست به اورست صعود کرد و این یعنی راه های بسیار بسیار ساده تری برای پولدار شدن در ایران وجود دارد. پس برویم سراغ آن ها …
و اینجا رمز کار است. مشکل مردم، گنج پولدار هاست. اما مگر در ایران مشکلی هم داریم؟
تحریم
تحریم ها اگرچه دشمن ملت اند، اما برای برخی از مرغ تخم طلا هم عزیزترند. اینجا ثروت های افسانه ای با پا گذاشتن بر معیشت اکثرت مردم ساخته می شود.ابر ثروتمندان تحریم دوست، با لابی ها و رسانه های قوی، مقابل هر نوع هموار سازی روابط اقتصادی ما با جهان می ایستند و در پوشش ایده های وطن پرستانه و به ظاهر دوستانه، جلوی جاری شدن خون در رگ اقتصاد کشور را می گیرند. آن ها عامل سکته اند.
تورم
پولدارها در ایران تورم سوارند.
اگر شغل را هم نوعی دارایی فرض کنیم، پولدار بودن در ایران نیاز به داشتن دارایی هایی دارد که رشد تورمی دارند.
مثال: معلمی که حقوق بگیر است و هیچ سالی حقوقش به اندازه تورم رشد نمی کند، پولدار نخواهد شد. یا تولید کننده ای که دولت بر قیمت گذاری دستوری محصول او اصرار دارد.
جهش دلاری
اگرچه بسیاری هنوز بر این باور اشتباه هستند که جهش دلار عامل تورم است، میلیاردرها می دانند که تورم ریشه حرکات دلار در ایران است. آن ها جنس اقتصاد ایران را می شناسند و با دقت خوبی می توانند زمان های جهش دلار را تخمین بزنند.
بقیه کار ساده است: تبدیل دارایی های ریالی به دلاری قبل از اینکه مثل فاصله آبان 98 تا 99 که دلار 2.5 برابر شد.
اجتماع خسته و مسیر بسته و رویا فروشی با شنل قرمز
اگر از بیرون به تصمیمات نظام اقتصادی ایران در چند سال اخیر نگاه کنید، تصور می کنید که خواجه در فکر نقش ایوان است، آن هم وقتی که خانه از پایبست مشکلات اساسی دارد.
در این فضا که مردم نسبت به آینده ناامیدند، رویا فروشان سوار بر نیاز مردم برای رشد و بهتر شدن، در حال دوشیدن جیب و روان مردم شده اند و از این مسیر ویلا و پنت هاوس انباشت می کنند.
هرکس دوست ندارد برود!
بله به همه ما گفته اند که اگر دوست ندارید جمع کنید و بروید. اما رفتن وسیله می خواهد.
و این یعنی یکی از مسیرهای ثروت! کمک به ایرانیانی که مایل به مهاجرت هستند، چه قانونی و چه غیر قانونی.
در نسخه غیر قانونی، مال و حتی جان بسیاری در این راه از دست رفته است. اما آن ها که فرصت را تشخیص دادند و توانستند خوب بازاریابی کنند، با دادن خدمات مهاجرتی، کسب و کار سکه داشتند و خواهند داشت.
همه چیز خوارها
زمین خوار، دریا خوار، جنگل خوار و …
خلاصه سرتان را درد نیاورم، بروکراسی فشل، قوانین عهد عتیق و سیستمی که محیط بان را به خاطر دفاع از خود مجازات می کند، یعنی بهشت کسانی که خلاهای قانونی را شناخته اند و با استفاده از فرصت، در حال تاراج میراث هزاران سالانه این سرزمینند.
آن ها هم سفره های پر رنگی داشته و خواهند داشت.
نتیجه
این فهرست را می توان حالاها ادامه دارد. به دور و اطراف خود نگاه کنید، هر مشکل ریز و درشتی که می بینید، یک دلیل وجودش، سودی است که برای عده ای دارد. از سختی و گرانی کسب مجوز برای کسب و کار و ساخت و ساز گرفته، تا قیمت گذاری دستوری و دلار جهانگیری و …
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!