معمای قیمت گذاری
به او «اقدس گوجه» می گویند و صاحب تنها میوهفروشی محل است.
او موز را کیلویی 20 هزار تومان از کلی فروش خریده و کیلویی 25 هزار تومان می فروشد.
امروز قیمت خرید موز 30 هزار تومان شده است. اقدسگوجه دو انتخاب پیش رو دارد:
انتخاب اول:
موزها را به قیمت قدیم بفروشد. اما عیب کار این است که با فروش ده کیلو موزی که دارد، فقط 250 تومان گیرش می آید و با این پول 8 کیلو موز می تواند بخرد.
یعنی سرمایه اش کمتر شده است و مغازه اش خالی تر. مساله مهمتر اما این است که «آتوسا خربزه»، میوه فروش محله پایینی که خبردار شود، می آید و همه موزها را کیلویی 25 میخرد و به 35 می فروشد! یعنی ضرر در ضرر!
انتخاب دوم:
موزها را به قیمت جدید یعنی 35 تومان بفروشد. در این صورت البته مشتری ها شوکه و ناراحت خواهند شد. ولی ناچار است فاکتور خرید را نشان دهد و ثابت کند گرانی کار او نیست. در هر صورت: فروش، کم می شود.
قیمت موز یک هفته روی 30 هزار تومان ثابت می ماند. بعد با حل مشکلات گمرکی قیمت دوباره به 20 برمیگردد.
حالا اقدسگوجه باز دو انتخاب دارد:
1- موزها را به قیمت قدیم یعنی 35 هزار تومان بفروشد.
مشتریها قیمت را با رقبایی مقایسه میکنند که بار جدید آوردهاند؛ و به 25 می فروشند. پس مشتریها ناراحت می شوند و میروند.
2- موزها را به قیمت جدید بفروشد. یعنی موزی که 30 خریده است را 25 بفروشد و ضرر کند. در این صورت سرمایه او کاهش پیدا می کند.
خلاصه اینکه «اقدسگوجه» به عنوان یک کاسب از نوسان قیمت ها راضی نیست و سودی نمی برد.
سود را آن آقازاده ای می برد که قبل از بالا رفتن قیمت موز، چند صد تن را با قیمت قدیم انبار کرد و به قیمت جدید فروخت.
اقدسگوجه هم مثل من و شما دل خوشی از نوسانات قیمت ندارد. یا باید بسوزد و بسازد یا به دلالی رو آورد!
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!