جلسه ارواح

عده‌ای در جلسات خود به این نتیجه می‌رسند که نمی‌صرفد! باید گران‌تر شود.

چند گزارش و مصاحبه کارشناسان ترتیب داده می‌شود. اعلام می‌شود که قیمت‌های فعلی باعث نابودی تولید داخلی، بیکاری کارگران، فشار غیر مستقیم بر قشر آسیب پذیر و … می‌شود.

نامه‌های سوزناکی درباره لزوم حمایت از تولید ملی منتشر می‌شود. هدف این نامه‌ها ایجاد انحصار و محدودیت واردات است. البته انحصار همیشه به نفع انحصارگر و به ضرر کلیت جامعه است.

حالا در مطبوعات اعلام می‌شود که مثلا دمپایی قرار است 50% افزایش قیمت داشته باشد. در غیر این صورت تولیدکنندگان غیور ایرانی همه ورشکسته می‌شوند.

مردم اعتراض می‌کنند. در شبکه‌های اجتماعی مساله مورد توجه قرار می‌گیرد. و مصاحبه‌های انجام می‌شود در تیترها اعلام می‌شود که اصلا افزایش قیمت در کار نخواهد بود.

غافلگیری

برای مدتی مساله فراموش می‌شود. و بعد بدون اینکه جایی اعلام شود، افزایش قیمت اعلام می‌شود. حالا یا مصرف کنندگان می‌پذیرند. یا اعتراض جدی می‌کنند.

اگر پذیرش انجام شود، جلسات بعدی و گرانی‌های بعدی و … را خواهیم داشت.

اما بخش جالب اتفاقات پس از اعتراض است. افرادی که در جلسه تصمیم گیری درباره افزایش قیمت شرکت داشتند، همگی اعلام می‌کنند که با گران شدن مخالف بوده‌اند و اسناد آن هم موجود است.

جمع بندی
  • گرانی و تورم دو مفهوم متفاوتند.
  • اینجا در مورد گرانی یک کالای خاص در شرایط ثبات صحبت می‌کنیم که معمولا دلیل آن منفعت طلبی ذینفعان است.
  • ممکن است بیان شود که افزایش قیمت یک کالای عمومی منجر به توزیع بهینه‌تر خواهد شد.
  • اما تجربه تاریخی مردم معمولا نشانگر این است که افزایش قیمت‌ها اهداف خیرخواهانه ابتدایی را برآورده نمی‌کند.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *