مگر خودکشی چیست؟ خودکشی یعنی گرفتن زندگی خود به اختیار. یعنی فرد به طور طبیعی میتوانسته چند ساعت، چند روز یا چند سال دیگر زندگی کند، اما این زمان اضافه را از خودش گرفته. این تعریف را در ذهن داشته باشید تا ببینم خودکشی با خرت و پرت چطور رخ می دهد و چه راه حلی دارد.
کفش چنده؟
من میخواهم یک کفش بخرم. قیمت یک میلیون تومان است. میخرم. میپوشم یک روز. خوشم نمیآید. میگذارم گوشه انبار. اما این یک میلیون ارزش کفش نیست. منطقا کفش فروش سودی روی قیمت خرید خود گذاشته. یعنی اگر میرفتم کف بازار و از تولید کننده میخریدم، احتمالا 700 تومن بیشتر قیمت نداشت. حالتی که فروشنده دولا پنج لا با من حساب کرده را هم اصلا در نظر نمیگیریم.
خب من یک کفش دارم به ارزش 700 هزار تومان گوشه انبار. حالا برویم سراغ آن پولی که روی کفش دادهام. فرض کنیم من ماهی 10 میلیون درآمد دارم. اما برای این 10 میلیون چقدر باید کار کنم؟ 176 ساعت در ماه کار میکنم. هر ساعت 70 ساعت میگیرم. حکم من میشود 12 میلیون و 320 هزار تومان. بیمه و مالیات کم میشود، میماند 10 میلیون. من ساعتی 57 هزار تومان درآمد دارم.
خب من یک کفش دارم به ارزش 700 هزار تومان. من ساعتی 57 هزار تومان درآمد دارم. یک کفش 700 هزارتومانی برای من 17.5 ساعت کار آب خورده. 17.5 ساعت از عمر بیبرگشت. ارزشمندترین منبعی که دارم را دادهام تا یک کفش بگذارم گوشه انبار.
فقط کفش نیست که
حالا به دور و بر خودتان خوب نگاه کنید. چند جفت کفش، یکی دو تخته پتو، دوچرخه گوشه انبار، سرویس چینی ته کابینت، کت و شلوار خاک گرفته در کمد. ما برای همه اینها وقت گذاشتهایم. یعنی عمر خود را دادیم و خرید کردیم و بعد حتی استفاده هم نکردهایم.
در دوره آموزشی کارگاه سواد مالی مفصل راجع به روش های موثر خرید صحبت می کنیم. اینجا ثبت نام کنید.
خودکشی در خرت و پرت
به تصویر بزرگ که نگاه کنیم. در حال خودکشی هستیم. خودکشی در چیزها. خودمان را در چیزهایی غرق میکنیم که میدانیم نیاز نداریم ولی مثلا میخواهیم دیگری را تحت تاثیر قرار دهم. یا اصلا خودمان هم نمیدانیم چرا خریدهایم! یعنی ساعتهای بیبرگشت زندگی را از خود میگیریم برای هیچ …
چه کنم؟
هرچه تا به حال عمر هدر دادهای که چیزهایی را بخری برای انبار کردن بس است. حالا از روش بازنشانی وسایل زندگی استفاده کن. یعنی
- تا یک سال هر چیزی که استفاده میکنید را یادداشت کنید.
- بعد از یک سال یک لیست بلند بالا از چیزهایی دارید که استفاده نکردهاید.
- از خودتان بپرسید: آیا حاضرم همین امروز این چیز (کفش، شرت، دوربین و …) را بخرم؟
- اگر جواب منفی بود بفروشیدش. به هر قیمتی که خریدند بفروشید.
از امروز هر چیزی را که خواستید بخرید (قاعدتا از نیازهای پایه مثل خوراک و خدمات سلامت صحبت نمیکنیم) حساب کنید که باید چند ساعت برایش کار کنید. یک رستوران چند ساعت کار؟ میارزد که 8 ساعت از عمرم را بدهم برای یک وعده غذا که در خانه میشد با 3 ساعت عمر تهیه کرد؟ میارزد 500 ساعت عمرم را بدهم برای خرید یک گوشی که پز بدهم و ادای باکلاسها و پولدارها را در بیاورم؟
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!