نزدیک به چهل سال دارند و مستاجرند. پدر خانم مبلغی در حد خرید یک واحد آپارتمان به آن ها کمک کرده است. زن معتقد است که خرید خانه بهترین تصمیم است. مرد معتقد است فقط با داشتن خانه مشکلات مالی آن ها حل نمی شود. بهتر است پول را جایی سرمایه گذاری کرد و رشدش داد.
چنین شرایطی ممکن است برای بسیاری از ما رخ دهد. یک تصمیم دشوار برای خانوادهای که تجربه و مهارتی در گزینه سازی و ارزیابی آنها ندارند و هر طرف از دیدگاه خود، تصمیمی را بهتر و معقولتر میداند.
ارزیابی مساله
آنچه میدانیم از این قرار است:
1. زوج دیگر خیلی جوان نیستند و بنابراین قابلیت تحمل ریسکهای بالا را ندارند.
2. مستاجرند و بنابراین بخش بزرگی از درآمد آنها صرف اجاره خانه میشود.
3. در دهه سوم و چهارم زندگی خود، یعنی از سال 1380 تا 1400، فرصتهای خوبی را برای خرید خانه از دست دادهاند. بنابراین در شرایط عادی میتوان نتیجه گرفت مهارت خاصی در امر سرمایهگذاری و رشد دارایی ندارند.
4. در حال حاضر با مشکلات مالی مواجهاند و به احتمال فراوان این مشکلات در آینده جدیتر میشود. (معمولا مشکلات مالی افراد با افزایش سن، اگر حل نشوند، بزرگتر و جدیتر میشوند.)
5. تفاوت دیدگاه در خانواده وجود دارد و مرد ترجیح میدهد به بهای ریسک بیشتر، مزیتهای بیشتری را از سرمایه موجود کسب کند.
راه حل ساده!
میتوانیم بگوییم زن در مقام مالک این سرمایه، حق تصمیم گیری یکطرفه دارد و گزینه خرید خانه انتخاب درست است. از لحاظ اخلاقی و منطقی ایرادی بر این تصمیم نیست. حتی از لحاظ مالی هم خرید خانه یکی از بهترین تصمیمات اقتصادی خانوادههای ایرانی است. چون به طور متوسط نزدیک به نیمی از درآمد طبقه متوسط صرف تامین مسکن میشود و حذف این هزینه، میتواند علاوه بر آرامش خیال، زمینه رشد مالی خانواده را مساعد کند.
اما …
چالشها
میدانیم خانواده با مشکلات مالی مواجه است. در اکثر مواقع، مشکل یک ایرانی طبقه متوسط در دهه چهارم زندگی، از جنس کمبود دانش مالی است. در بیست سال گذشته، فرصتهای بسیار مساعدی برای خرید خانه با آورده اندک در بازار مسکن کشور وجود داشته و عدم استفاده از این فرصتها، نشانگر ضعف ذهنیت اقتصادی این خانواده است. دقت کنید که حرف از زن یا مرد نمیزنیم. هدف ما رسیدن به تصمیم بهینه برای کل خانواده است. با این توضیحات، خرید خانه مشکل را در بلند مدت حل نمیکند.
چرا؟
پس از خرید خانه
فرض کنیم که اجاره خانه پرداختی در حال حاضر ماهانه 5 میلیون تومان است. راه منطقی چنین است:
- خرید خانه
- سرمایهگذاری 5 میلیون تومان
- حل مشکلات مالی با استفاده از سود سرمایهگذاریها
اما در عمل چه اتفاقی میافتد؟ به احتمال فراوان پس از خرید خانه، سطح مخارج 5 میلیون تومان افزایش مییابد و مشکلات مالی پس از مدت کوتاهی با شدت بیشتر از گذشته مجددا خودنمایی خواهند کرد.
جابجایی بین طلا و مسکن
آیا اگر سرمایه را به طلا تبدیل کنند، منطقی است؟
میبینید که نسبت متوسط قیمت یک متر مربع مسکن به طلا، در 18 ماه گذشته بین 20 تا 28 نوسان کرده است. یعنی 40% تغییرات. پس به دلیل نوسانات زیاد، ورود به این بازار به امید سود گرفتن و بعد خرید خانه منطقی نیست.
جابجایی بین بورس و مسکن
آیا اگر سرمایه را یک صندوق سهام شاخصی تبدیل کنند، منطقی است؟
در همان بازه زمانی، نوسانات بیشتر و بزرگتری را در بازار سهام شاهد هستیم. ممکن است هدف اولیه خرید در کف و فروش در سقف باشد، اما احتمالا در عمل برعکس این اتفاق رخ خواهد داد و سرمایه از دست خواهد رفت.
خرید دو واحد کوچکتر
اگر امکان خرید دو واحد (کوچکتر و در منطقه ارزانتر) به جای یک واحد وجود داشته باشد، میتوان در یک خانه سکونت کرد و دیگری را اجاره داد. حالا این اهرمهای مالی در دسترس است:
- رهن خانه فعلی
- کمک خانواده زن
- امکان گرفتن وام با اقساط در سطح اجاره فعلی
- پس انداز خانواده
- رهن خانه دوم
- امکان گرفتن وام با اقساط در سطح اجاره خانه دوم
- قرض
این میتواند یک تصمیم کم ریسک باشد که در بلند مدت با ایجاد یک دارایی مولد، به حل مشکلات مالی خانواده کمک کند.
برای کسب یک شناخت عمیق از بازار مسکن ایران و فهم زمان مناسب برای خرید مسکن، می توانید در دوره “چهل قانون ثروت ساز بازار مسکن ایران” شرکت کنید.
جمع بندی
اگر سرمایه در دسترس، فقط کفاف خرید یک واحد حداقلی را میدهد، کم ریسکترین گزینه خرید خانه است و گرفتن وام در سطح اقساط قبلی و تبدیل وام به یک دارایی مولد تا جلوی ولخرجی و افزایش مخارج گرفته شود. در این شرایط مبلغ وام میتواند در گزینههای پر ریسکتر به امید بازدهی بالاتر سرمایهگذاری شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!